صبح است اول مهر
صبح روز اول مهر
اولین روزی که پسر گلم و دختر قشنگم رفتن مدرسه
خوشگلای بابا چند وقتی سرم شلوغ بود و نتونستم براتون مطلب بنویسم ولی ایشالله اگه زنده باشم تصمیم گرفتم که دیگه مرتب براتون مطلب بنویسم و ثبت خاطرات کنم
اصلا باورم نمیشه که به سنی رسیدید که وقت مدرسه رفتنتون شده
خدایا شکرت که هر چند سختی هم داشت ولی کمک کردی که بیشتر با چشیدن شیرینی های زندگی دسته گلهام به این سن برسن خودت کمک کن از این به بعدش هم با سلامتی و دلخوشی سپری بشه و شاهد موفقیت های بچه های نازم باشیم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
اولین روزی که پسر گلم و دختر قشنگم رفتن مدرسه
خوشگلای بابا چند وقتی سرم شلوغ بود و نتونستم براتون مطلب بنویسم ولی ایشالله اگه زنده باشم تصمیم گرفتم که دیگه مرتب براتون مطلب بنویسم و ثبت خاطرات کنم
اصلا باورم نمیشه که به سنی رسیدید که وقت مدرسه رفتنتون شده
خدایا شکرت که هر چند سختی هم داشت ولی کمک کردی که بیشتر با چشیدن شیرینی های زندگی دسته گلهام به این سن برسن خودت کمک کن از این به بعدش هم با سلامتی و دلخوشی سپری بشه و شاهد موفقیت های بچه های نازم باشیم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی